طبع ما ایرانی ها طبع خاصی است شاید در سراسر دنیا بسیاری از غذا ها با مزاج ما سازگار نباشد اما وقتی سخن از غذا های ایرانی به میان می آید، کمتر کسی است که بگوید این غذا ها را دوست ندارد، از آبگوشت گرفته تا قرمه سبزی و دیگر غذا ها.
سفره ايراني سفرهاي رنگين است و فرهنگ غذايي اين سرزمين، فرهنگي بسيار غني است. اين غنا، برآمده ازتنوع محيط طبيعي اين كشور ميباشد. در ناحيههاي مختلف ايران، به تناسب امكانات موجود، غذاهاي محليگوناگوني تهيه ميشود. گفته می شود بیش از ۳۲۰۰ نوع غذای محلی در ایران وجود دارند كه هر یك شیوه پخت و دستورالعمل خاصی دارد. مهم ترین غذاهای مخصوص ایران كه كم و بیش رنگ ملی دارند عبارتند از: پلو، آبگوشت، چلوكباب و كباب و آش. تمام غذاهای مناطق مختلف محلی ایران به دلیل لذیذ بودن در همه نقاط مصرف می شوند ولی اگر بخواهیم یك سفره كلی از غذاهای ایرانی را ترسیم كنیم بایستی انواع ماهی, برنج و سبزیجات را در شمال كشور, انواع كباب و آبگوشت را در شمال غرب و غرب, انواع آش و خورش را در مركز ایران, انواع ماهی در جنوب و انواع خورش های محلی را در شرق ایران قرار دهیم.
آبگوشت
شاید برايتان جالب باشد که بدانید خیلی از کشورهای دیگر هم این غذا را وارد سفره خودشان کردهاند و با اندکی تغییرات، جزو غذاهای لذیذشان میدانند. آبگوشت از آن دسته غذاهایی است که هم میتواند غذای مجردی باشد، هم میتواند غذایی لذیذ سر سفره میزبانی باشد که از میهمانان کلاس بالا تشکیل شده است و این راز آبگوشت است! غذایی که از دیرباز تا امروز هم باب طبع پادشاهان قدیم بوده است، هم باب میل مردم عادی و هم غذایی که متعلق به هیچ منطقه جغرافیایی نیست و در کل ایران پخت میشود. از نکات جذاب این غذا، آداب خوردن آنست که هم میتواند براي يك نفر آماده شود، هم غذای سفر. کافیست بار و بنه سفر ببندید تا از شهر خارج شوید، خوردن آبگوشت لذتی در طبیعت دارد، اگر جمعتان هم جمع باشد که لذتش فراوانتر میشود.
انگشت هایی که قبلا با آبگوشت های چرب و پردنبه مکیده می شد و دل هایی که قبلا برای قورمه سبزی های جا افتاده و خوش عطر غنج می رفت، حالا با پیتزاهای رنگ و وارنگ همراه می شود و برای لازانیا، سوشی و تاکو از حال می رود. ذائقه ها تغییر کرده اند یا…؟
ریشه این تغییر ذائقه را باید در تاریخ جستجو کرد آنجا که ناصرالدین شاه در آلمان سوار بر ترن از شهری به شهری دیگر می رفت و در انتظار آمدن سینی غذا ناگهان دید مهماندار بسته ای حاوی نان دراز لوله ای که وسط آن تکه ای گوشت سرد قرار داشت، آورد و کنار این غذای مختصر و محقر یک بطری نوشیدنی گذاشت و شاه برای اولین بار فهمید بجز گوشت کوبیده آبگوشت که مردم لای نان سنگک می پیچند و با اشتها می خورند، خوراکی های دیگری نیز می توان قرار داد و نامش را مثل فرنگی ها گذاشت ساندویچ.
سال ها زمان برد تا طعمی را که آن روز ناصرالدین شاه در آلمان چشیده بود سایر مردم هم بچشند، چون زمانی که نخستین ساندویچ فروشی ها در ایران دایر شد خوردن ساندویچ ننگ به حساب می آمد و به کسانی که از ساندویچ فروشی ها سر در می آوردند انگ بی خانمانی و نداشتن سفره درست و حسابی زده می شد، اما این شرایط سخت هم بالاخره تمام شد و با رونق گرفتن سوسیس و کالباس و افزوده شدن به طرفداران آن، ساندویچ به قهرمان بلامنازع دنیای خوراکی ها تبدیل شد.
پس مردمی که چنین سابقه تاریخی در خوردن و پسندیدن خوراکی های خارجی دارند حالا دور از ذهن نیست که طرفدار غذاهای تازه فرنگی باشند و بازار این غذاها نزد گروه وسیعی از بومیان داغ باشد.
اما غذاهای فرنگی هر چقدر هم با طنازی، دل مردم را ببرند هیچ کدامشان به پای محبوبیت آبگوشت نمی رسند.
مردم سراسر ایران هنوز هم با غذاهای سنتی و محلی سرزمین مادری شان احساس سیری می کنند و حتی اگر ماهی چندبار با اشتها فست فودها را به دندان بکشند چون غذاهای ملی و محلی با گوشت و پوست و استخوانشان عجین شده دل در گروی آنها دارند و به همین علت است که در عصر طبخ غذاهای عجیب و غریب به سبک چینی و یونانی، هنوز هم بوی غذاهای ایرانی مشام ها را به بازی می گیرد.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
All Rights Reserved . Copyrights 2020