اولین نکته: کمی سرتان را به یک طرف خم کنید تا به حال متوجه این موضوع شدهاید که خانمها بیشتر از آقایان سرشان را به سمتهای دیگر خم می کنند؟ مردان نیز در دنیای کسب و کار نیز از روشی مشابه استفاده کرده و سرشان را صاف نگه می دارند تا با این روش تاکید بیشتری بر روی نفوذ و سلطه طلبی خود داشته باشند. در ارتباطات غیر رسمی، متمایل کردن سر به یک طرف به نشانه اعتماد است. توجه داشته باشید سری که کمی به عقب خم شده و چشمانی که که از گوشه نگاه میکند، به طرف مقابلتان نگاه نکنید. حتی اگر شخصی این کار را به شوخی انجام بدهد، در اکثر موارد این رفتار به عنوان نشانهای از خصومت و دشمنی برداشت خواهند کرد. دوم اینکه : سعی کنید تا با چشمانتان بخندید و از نیش خند استفاده نکنید وقتی مغز شما یک لبخند صمیمی را تشخیص میدهد، باعث میشود تا شما نیز به طور ناخودگاه لبخند زده و در بدنتان هورمون آندروفین که باعث احساس شادی در شما میشود، ترشح شود. تجربه کردن احساس شادی، باعث میشود تا انسانها به ارتباطشان ادامه دهند. به عنوان مثال همه دوست دارند تا بیشتر به مکانهایی سر بزنند که حس بهتری درونشان ایجاد میکنند. توجه داشته باشید نباید یک نگاه سر با یک لبخند محو و یا نیش دار داشته باشید. سوم: سعی کنید تا با صورتتان صحبت کنید، مثلا با ابروهایتان بازی کنید. غالبا افراد زمانی که یکدیگر را ملاقات میکنند، برای این که نشان دهند تمایلی به خشن بودن ندارند ابروهایشان را بالا میبرند. مغز انسان به طور ناخوداگاه از فاصله ۲ متری هم متوجه این نشانه شده و به نظر شما این فرد شخصی خوش خلقوخو جلوه میکند. اگر به کسی علاقه دارید که در عین حال او را هم نمیشناسید، میتوانید با کمی بالا بردن ابروهایتان، برای او سیگنالی از راه دور ارسال نمایید. علامتی که نباید استفاده شود: سعی کنید زمانی که ابروهایتان را بالا دادهاید، ارتباط چشمی طولانی با شخص روبهرویتان برقرار نکنید. اخم نکنید، ابروهایتان را به حالت غم در هم نکشید و ظاهرتان رو طوری نشان دهید که درحال ارزیابی طرفتان هستید. چهارم: از عبارت “خواهش میکنم،قابلی نداره.” استفاده نکنید زمانی که هدیه ای به کسی داده و کاری برای اوانجام می دهید، در جواب تشکر او هیچ وقت از عبارت “خواهش میکنم،قابلی نداره.” استفاده نکرده و به جای آن این طور بگویید که فکر میکنم که اگرشما هم بجای من بودید ،همین کار را می کردید.
پنجم: هنگامی که با طرف مقابل در حال صحبت است، گهگاهی کمی زمزمه کرده و بدون منظور خاصی بر روی برخی جملات او، تاکیدی جزیی کنید. برای جلوگیری از وقفه های ناخوشایند در وسط یک مکالمه ، میتوانید تا از یک جلمه کوتاه که همرای آن شخص بوده و مرتبط به موضوعی که آن شخص در آخرین جملهاش گفته است میباشد، استفاده نمایید این روش، راهی نسبتا ساده برای ادامه مکالمه و ایجاد یک فضای آرام است. این نوع زمزمه کردن، به نوعی شکل صمیمیای از ارتباط را نشان میدهد. سعی کنید تا هنگام زمزمهتان گهگاه از برخی عبارات خاص استفاده کنید و اگر قصد دارید تا رازی را به کسی بگویید، کمی به آرامی به سمت او خم شوید. فرد به طور غریزی به شما گوش می دهد تا بهتر بشنود. کم کردن فاصله فیزیکی بین شما و طرف مقابلتان و این احساس که با او رازی را در میان گذاشته اید باعث میشود تا به هم نزدیک تر شوید. علامتی که نباید استفاده شود: بلند حرف زدن ، ایجاد فاصله بین کمر و پشتی صندلیتان، بر روی صندلی لم دادن. ششم: اجازه دهید تا بقیه هم از خودشان تعریف کنند. بهترین راه برای خوشامد طرف مقابلتان این است که فرد را تشویق کنید تا از خود تعریف کند. در طی یک مکالمه، سعی کنید تا فرد را با اصرار راضی بر این کنید که از دستاوردها و شایستگی های خود تعریف نماید، سپس نشان دهید که غافلگیر شدهاید و از او بپرسید که آیا واقعا آن کار خاص را انجام داده است؟ و یا بپرسید که چطور توانسته است تا آن کار را پیش ببرد؟ چنین سوالاتی باعث می شود آن فرد مجاب به تعریف از خود شود. همچنین شما می توانید تا سعی کنید از یک شخص سوم تعریف نمایید. به عنوان مثال: درباره یکی از دوستان مشترکتان صحبت کرده و بگویید که حس شوخ طبعی فوقالعادهای دارد و یا از پشتکار او تعریف نمایید. علامتی که نباید استفاده شود: اگر به جای دستاوردها و یا شایستگیهای یک فرد از چیزهایی مثل ظاهر او و یا برخی صفات مادرزادی و اکتسابی او تعریف نمایید، این کار کمی مفهموم چاپلوسی خواهد داشت. مردم غالبا دوست دارند تا چیزی که به سختی بدان رسیدهاند، دیده شده و مورد ستایش قرار بگیرد. هفتم: در مقابل طرفتان (از قصد) اشتباهاتی انجام دهید در طول مکالمه، یک اشتباه عمدی انجام دهید تا مخاطب متوجه آن شود، سپس از خودتان تردید نشان داده و اجازه دهید تا او آن را تصحیح نماید. با این کار او احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهد کرد و متوجه خواهد شد که شما نیز یک فرد عادی هستید و اگر احیانا در مقابل شما احساس خامی میکند، به وسیله دانش خود آن را پوششمی دهد. دقیقا در همینجاست که قانون مشابهات به کار میآید: هرچه بیشتر مشترکات داشته باشید، بیشتر ارتباط برقرار میکنید و نزدیکتر میشوید. هشتم: وقتی با یکدیگر وقت میگذرانید، به لوازم اطرافتان دقت کنید. ۷۰٪ اطلاعات مهم دقیقا زمانی که مشغول خوردن هستید، به اشتراک گذاشته میشوند حرکات افراد در این موقعیت، بازتابی از عواطف، احساسات و یا علایق آنهاست. اگر طرف مذاکره شما فنجان را مانند مانعی بین خود و شما بگذارد این بدین معناست که تمایل به افزایش فاصله مابینتان دارد. توجه داشته باشید که یک گلدان و یا یک استند تبلیغاتی بر روی میز نیز میتوانند نقش همان فنجان را بازی کنند. آیا به خاطر دارید زمانی که با دوستانتان دور یک میز مینشینید، بلافاصله تمام وسایل غیر لازمتان را به یک گوشه میز هل داده تا یک فضای باز و راحت برای ارتباط برقرار کردن ایجاد نمایید؟ خوردن در یک بشقاب مشترک هم میتواند امتحانی برای این باشد که ببینید آیا طرف شما را دوست خود میپندارد یا خیر؟ از طرف مقابلتان بپرسید که آیا میتونید از خوراکیای که داخل بشقاب او هست بردارید یا خیر؟ غالبا افراد قبول نمیکند که غذای داخل بشقاب خود را با شخص دیگری شریک شود. توجه داشته باشید که این حرکت کوچک، میتواند تا باعث شود به طرفتان نزدیکتر شوید. اگر شما غذایتان را با کسی شریک میشوید، این نشان دهنده این است که او را به چشم یک دوست میبینید. نهم: به لبهای طرف مقابلتان نگاه کنید، یاد بگیرید که رنگ چشمتان را عوض کنید. معمولا افرادی که لبشان را با انگشت و یا چیز دیگری لمس میکنند، خجالت میکشند و معمولا این اتفاق زمانی میافتد که از آنها سوالی ناخوشایند پرسیده شده و یا موضوع بحث درباره مسالهایست که آنها از آن اجتناب میکنند. این حرکات را تماشا کرده تا عکسالعمل مناسب انجام داده و رفتار خود را به موقع اصلاح نمایید. سعی کنید تا با مردمکهای چشمتان سیگنالهای درستی به طرف مقابلتان ارسال کنید. مغز ما به این که مردمک چشم طرف صحبتمان گشاد باشد، عکس العمل نشان داده و آن را دوست داشته و نشانهای از همدردی و علاقه میبیند. آیا دوست دارید که از جانب شخص خاصی دوست داشته شوید؟ او را برای شام به جایی با نور کم دعوت کرده و به او با نگاهی خیره بنگرید، طوری که کمی مردمک چشمانتان گشاد شود. با این روش چشمانتان تیره تر دیده شده و تقریبا به رنگ سیاه میشود و این حالت، ظاهری جذاب به شما میدهد. علامتی که نباید استفاده شود: چشمان تنگ و باریک شده، لبهای بر هم فشرده، خمیازهای از روی خودنمایی، بینیای که به آن چروک انداختهاید. دهم: اگر اوضاع آنطور که میخواهید (بدون اشکال) نیست، یاد یک سری از فیلمها بیفتید. اصطلاحا به این پدیده قانون جاده سنگی میگویند. به بیان واضح تر، تجربه نشان داده است که برخی از آدم ها بعد از گذراندن برخی موانع و تضادها به یکدیگر علاقهمند شدهاند، این دسته از رابطهها به نسبت روابطی که از همان ابتدا صلح آمیز و بدون درگیری ایجاد شدهاند، قویتر هستند. در حقیقت این اتفاق تبدیل به یک کلیشه سینمایی در موضوع فیلمها شده است: در ابتدا کارکترها با یکدگیر دشمنی دارند، اما به تدریج یکدیگر را بهتر شناخته و تبدیل به بهترین دوستها و یا معشوقهها میشوند. یازدهم: سایر سیگنالها و تاکتیکهایی که موجب علاقه و اعتماد خواهند شد. استفاده کردن از حرکات هیجانی: اگر با سخنان طرف صحبتتان موافق هستید، زمانی که به صحبتهای طولانی او گوش میدهید، از خود برخی اصوات هیجانی در بیاورید. صداقت داشتن: از ضعفهایتان، رویاهای دوستداشتنیتان، افکار پنهانتان و مواردی از زندگیتان با طرف مقابلتان صحبت کنید. این قضیه باعث جذابیت شما در چشم مخاطب خواهد شد. بعضی اوقات نشان دادن سردی یا تمایل به دوری حواستان باشد که فقط بعضی اوقات! شما با این کار کنجکاوی طرف مقابل را تحریک کرده و علاقه طرفتان به شخصیت شما بیشتر خواهد شد. نشان دادن اینکه مشابه طرف مقابلتان هستید آیا می دانستید که یک تیم ایده آل در واقع گروهی از افراد با علایق مشترک و زندگی مشابه هستند؟
این فرمول بازتابی از ویژگیهای اصلی و ضروری برای ایجاد اعتماد و رابطه دوستی میان دو نفر است و زمانی که میخواهید با یک شریک کاری و یا رییس جدیدتان و یا کسی که به او علاقه دارید رابطه دوستانهتری برقرار کنید قطعا برایتان مفید خواهد بود. منظور از نزدیکی فاصله روحی بین دو نفر میباشد شرط اصلی به وجود آمدن نزدیکی در یک رابطه، داشتن احساس آسودگی و امنیت در آن ارتباط است. گاهی اوقات به خودتان اجازه دهید که (تا جسارت این را داشته باشید که) فضای خصوصی که یک نفر به واسطه آن تصمیم میگیرد که شما چگونه و کی به او میتوانید نزدیکتر شودید، را به هم بزنید. (به او نزدیکتر شوید). تداوم به معنی میزان تماسها و تعاملاتی است که در یک واحد زمانی با یک شخص برقرار میکنید هرچه زمان بیشتری با شخص مقابلتان بگذرانید و هر چه مشترکات بیشتری داشته باشید، به همان نسبت تاثیر بیشتری بر روی افکار و اعمال یکدیگر خواهید داشت. اگر اغلب با یکدیگر باشید، ملاقاتها به همان نسبت مختصرتر شده و کمتر تکرار میشوند. برعکس اگر شخص مقابلتان را کمتر ملاقات نمایید، مدت زمان و اهمیت هر دیدارتان به طور قابل توجهی افزایش پیدا میکند و به معنای واقعی کلمه، هر کلمه از سخن فرد مقابلتان را در مییابید و وقتتان به بطالت نمیگذرد. مدت زمان دیدارهایتان را متناوب کنید، اما حواستان به تداوم رابطه هم باشد. شدت بدین معناست که بتوانید از طریق کلامی یا غیر کلامی نیازهای یکدیگر را برطرف بسازید لازم است که به اهمیت بالای این شاخص توجه کنید. این شاخص بیان کننده این است که آیا شما هم از وقت گذراندن با طرف مقابلتان لذت میبرید یا خیر و این نقطه دقیقا همان جایی است که منافع و خواسته های مشترک نقش مهمی ایفا می کنند.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
All Rights Reserved . Copyrights 2020